اعتماد به نفس
“بزرگترین کشف تمام دوران ها این است، که انسان می تواند با تغییر نگرش، آینده خود را تغییر دهد” (اپرا وینفری1)
اعتماد به نفس یکی از کلیدهای موفقیت است. وقتی اعتماد به نفس دارید، یعنی به خودتان باور دارید و می دانید، که می توانید ذهن، مهارت، استعداد و دانش خود را برای به دست آوردن آنچه نیاز دارید و هر آنچه زندگی در مسیر شما قرار می دهد به کار بگیرید.
برخالف گستاخی (پررو بودن) که یک قدرت غیر واقعی و اغراق آمیز است و شما را از دستیابی به هدف و کمک گرفتن باز می دارد، اعتماد به نفس تصویری ذهنی و دقیق از نقاط قوت شما ارائه می دهد. در نتیجه شما شجاعت درخواست کمک و جستجوی اطالعات در مورد نیازها و مهارت هایی که الزم دارید را به دست می آورید. با یادگیری نحوه ایجاد اعتماد به نفس، می توانید قدرت باورنکردنی انرژی طبیعی خود را از بند رها کنید و از این طریق به هرچیزی که در ذهن دارید، دسترسی داشته باشید.
شک و تردید نسبت به خود تأثیر منفی قابل توجهی در روحیه، عملکرد و حتی در حالت بدنی شما ایجاد می کند و انگیزه شما را از بین می برد. این عامل، باعث می شود شما اعتقاد داشته باشید (حتی اگر شواهد غیر از این باشد) که از هوش، توانایی و مهارت برخوردار نیستید. وقتی به خودتان شک می کنید، روی نقاط ضعف ادراک شده خود متمرکز شده و نقاط قوت خود را در نظر نمی گیرید. شما به صورت ناخودآگاه کارها را برای خودتان سخت تر برآورد کرده و از مسیر مناسب خود منحرف می شوید. اما خبر خوب اینکه شک و تردید نسبت به خود را می توان از بین برد.
ذهنیت اعتماد به نفس، به شما امکان می دهد تا دیدگاه خود و هر موقعیتی که در آن قرار دارید را مثبت تر و دقیق تر ارزیابی کنید، به خودتان در مورد آنچه به دست آورده اید ارزش و اعتبار بدهید و به دنبال خواسته های خود بروید. وقتی به کاستی های خود اعتراف می کنید و از نقاط قوت خود قدردانی می کنید، خود را از شک و ناامنی رها کرده و موجب افزایش اعتماد به نفس در خود می شوید.
ما به شما کمک خواهیم کرد، نقطه مقابل ذهنیت اعتماد به نفس را کمرنگ و درنهایت پاک کنید. این نقاط متضاد، همان طرز تفکر شک و تردید نسبت به خود و قضاوت خودتان به روشی منفی و ناصحیح است. ما به شما نشان خواهیم داد، كه چگونه خودتان را بدون نادیده گرفتن دارایی ها و نقاط قوت و بدون قضاوت و انتقاد از خود، با همه افراد در یك سطح قرار دهید.
افکار ما چگونه عمل می کنند؟
افکار می توانند موجب اخلال در توانایی های شما برای انجام اقدامات لازم شوند. ممکن است افکاری داشته باشید که به شما اجازه دهد، کارها را رها کنید و به قول معروف پشت گوش بیندازید. مثال “این کار را بعدا هم می توانم انجام دهم” یا ” من هنوز وقت زیادی دارم” یا “می خواهم از هر دقیقه باقی مانده از تابستان لذت ببرم، چون با شروع مدرسه، دردسرها شروع می شوند”. این نوع افکار می توانند شما را از اهداف خود دور و به سمت مشکالت بعدی هدایت کنند.
تغییر روش فکر کردن، می تواند تاثیر چشمگیری بر نحوه عملکرد شما داشته باشد. تصور کنید که شما اینگونه فکر می کنید که “من می توانم امروز به همه چیز برسم”، یا “بی صبرانه منتظر رسیدگی به آنها هستم”. با یک شروع گرم و قوی مانند اینها، مطمئنا ورود به زمین مسابقه (یا شروع سال تحصیلی) بسیار راحت تر خواهد بود. افکار ابزاری قدرتمند هستند که نقش اساسی در انجام اقدامات و عملکرد ما دارند.
افکار مبتنی بر شک و تردید نسبت به عملکرد مناسب یا مؤثر، همان چیزی است که ما آن را “افکار تسلیم” می نامیم. افکار تسلیم را می توان به عنوان درک مغرضانه ای از حقیقت، تعریف کرد. این افکارغالبا به جای نشان دادن شرایط واقعی هر موقعیت، احساسات شما را منعکس می کنند. شما می توانید یاد بگیرید، که این افکار تسلیم را شناسایی کنید و به جای پذیرش کورکورانه آنها به عنوان حقیقت، اعتبار آنها را با دقت مورد بررسی قرار دهید. ما به شما آموزش خواهیم داد، که افکار تسلیم را با “افکار پیشرو” جایگزین کنید.
افکار پیشرو، تفکراتی دقیق، واضح و بی طرفانه از هر موقعیت هستند و همیشه کارایی بیشتری نسبت به افکار تسلیم دارند. افکار پیشرو از ابزارهای اساسی برای زندگی موفق و شاد است.
احساس شک و تردید نسبت به خودمان باعث چه افکاری می شود؟
شک و تردید به خود:
- اطالعات گذشته، حال و آینده را مرور می کند.
- فکر، احساس و عملکرد شما را تغییر می دهد.
- باعث می شود، در مورد نحوه مواجهه یا پاسخ دادن به یک وضعیت، احساس عدم اطمینان یا ناامنی کنید.
- شما را با انتقاد از خود، حدس زدن پیش از قرار گیری در موقعیت و افکار منفی بمباران می کند.
- باعث می شود حتی وقتی که می دانید هیچ اشتباهی نکرده اید، خود را سرزنش کنید.
- شما را به سمت ترس، اضطراب، غم و تحریک پذیری سوق می دهد.
- باعث می شود که واکنش های عاطفی شما، متناسب با موقعیت هایی که در آن قرار دارید نباشد.
شک و تردید به خود از کجا ناشی می شود؟
شک و تردید ناشی از ترکیب ژنتیک، تجربیات زندگی، پیام هایی که می شنویم و تعامل های اجتماعی ما است.
با پاسخ دادن به سواالت زیر می توانید به اینکه در کدام دسته قرار دارید، پی برید:
- آیا شما از آن دسته کودکانی بودید که در هر شرایطی به خواب می رفتید؟ (آیا اکنون هم خواب سنگینی دارید؟)
- آیا شما در کودکی به سرعت وحشت زده شده و از جا می پریدید؟ (و آیا شما هنوز هم با کوچکترین مزاحمتی بیدار می شوید؟)
- آیا شما کودکی بودید که باید تمام مدت او را در آغوش می گرفتند تا آرام شود؟
- آیا شما کودکی بودید که می توانست به تنهایی خود را سرگرم کند؟
- آیا شما کودکی بودید که والدینتان می توانستند به راحتی همه جا بروند؟
- آیا شما نوزادی بودید که همیشه جیغ می کشید، یا تحت عنوان “دشوار” توصیف می شد.
پاسخهای شما به این سؤاالت، سرنخ هایی از خلق و خو و سرشت شماست. کودکانی که دائما به والدین چسبیده و گریه می کنند طبیعی هستند. کودکانی که خوش خلق و آرام هستند هم طبیعی هستند، آنها فقط خلق و خوی متفاوتی دارند.
به این فکر کنید، که اکنون چگونه به موقعیت ها واکنش نشان می دهید؟ چه چیزهایی دوست دارید؟ آیا خودتان را آسوده و آرام می دانید، یا بیش از حد واکنشی و تحریک پذیر؟ اینها روش هایی برای توصیف و درک خلق و خوی شما هستند و بخشی از توضیح این که شما چه کسی هستید.
به عنوان مثال:
- آیا شما از آن دسته از افرادی هستید که صبح ها پر انرژی از رختخواب خارج شده و شبها خسته و درهم شکسته به رختخواب برمی گردید؟
- آیا شما از آن دسته افرادی هستید که هنگام صبح، بعد از بیدار شدن بسیار کند هستید و کمی زمان می برد تا کامال هوشیار شوید و در انتهای شب احساس سنگینی و نفخ دارید؟
- آیا احساس خود را به راحتی با دیگران در میان می گذارید؟
- آیا احساسات خود را درون خودتان نگه می دارید؟
- آیا دوست دارید در کنار افراد زیادی باشید؟
- آیا شما ترجیح می دهید تنها باشید؟ یا با چند دوست نزدیک؟
- آیا شما همیشه خوشبین هستید و در تالش تا از هر موقعیتی بهترین استفاده را ببرید؟
- آیا شما همیشه بدبین هستید و در هر شرایطی بدترین جنبه های آن را می بینید؟
پاسخ این سؤاالت، اطالعات زیادی درمورد خصوصیات شما ارائه میدهد، اینکه چگونه خودتان و ماهیت اجتماعی و فردی خود را ابراز می کنید.
پاسخ های بله یا خیر به سواالت باال، تصویری از شما ارائه می دهد.
اینکه آسیب دیده و خسته هستید یا راحت، تند خو هستید یا آرام، همیشه شمع محفل هستید یا مستقل و کناره جو، خوشبین هستید یا بدبین. نقشی که شما در بازی زندگی پذیرفته اید، بر رفتار شما تاثیر می گذارد. اگرچه همه موقعیت ها می توانند شک و تردید ایجاد کنند، اما اغلب نه خود موقعیت، بلکه تفسیر شما از آنچه اتفاق افتاده است شما را ناامید می کند. در همه شرایطی که ذکر شد (مثل نیاز به کمک اضافی در درس یا انتخاب نشدن برای تیم) تنها در صورتی مشکل ایجاد می شود، که شما یک برداشت منفی از شرایط داشته باشید.
هنگامی که موقعیت ها شما را به سمت نتیجه گیری های شخصی و منفی در مورد خودتان می کشانند، بدانید که احساس شک و تردید شما فعال شده است. این پاسخ های شماست که نشان می دهد، شک و تردید در کجا پنهان شده است. مثال شک در توانایی های شما در انجام مسئولیت ها و یا نگرانی از اینکه دیگران شما را دوست نداشته باشند.
واضح است که در طول زندگی بزرگسالی مشکالت زیادی را پیش رو خواهید داشت و به احتمال زیاد، شرایط حاوی احساس شک و تردید نسبت به خود را تجربه خواهید کرد، اما اعتماد به نفس، در اثر وقایع دشوار زندگی به خطر نمی افتد.
بخشی از تجربیات زندگی می توانند بذر شک و تردید را در ذهن بکارند یا باعث رشد آن شوند. بعضی از این تجربیات بسیار جدی و غم انگیز هستند و برخی دیگر آسیب کمتری در پی دارند ولی هنوز هم مهم هستند. از جمله:
- درگیری یا خشونت خانگی
- طلاق یا ترک خانه توسط والدین
- بیماری یا آسیب قابل توجه برای شما یا یک عضو خانواده یا یک دوست
- مرگ یکی از اعضای خانواده یا یک دوست
- انتقال به یک مدرسه یا منطقه جدید
- درک احساس تبعیض
- مشکالت بین خواهر و برادرها
- عدم توانایی برقرار کردن ارتباط اجتماعی با دیگران
- دادن آزمون ورودی برای یک نمایش یا گروه موسیقی و پذیرفته نشدن در آن
- نداشتن کسی برای صرف غذا با او، احساس اینکه در هیچ کجا جایی ندارید.
- مورد آزار و اذیت قرار گرفتن
- دعوت نشدن به مجالس یا گروه دوستان یا نداشتن برنامه های اجتماعی با همسالان
- تقالا کردن با تکالیف مدرسه؛ گرفتن نمرات ضعیف
- قرار گرفتن در یک سطح پایین تر در مدرسه
- داشتن تفاوت طبقاتی (از نظر مالی) با همساالن خود
- متفاوت بودن از هر لحاظ با اکثر افراد مدرسه یا محله خود (قد ، وزن، نژاد، گرایش مذهبی و…)
به عنوان یک تمرین، لیستی تهیه کنید از وقایع یا موقعیت های مهمی که ممکن است، موجب فعال شدن شک و تردید شما نسبت به خودتان شود. یک یا دو رویداد مهم، می تواند بذر شک و تردید را به وجود آورد و رویدادهای بعدی شرایط را برای رشد آن فراهم می کند. همانطور که به وقایع زندگی خود فکر می کنید، نحوه مشاهده آنها و قضاوتتان را هم در نظر بگیرید. زیرا بیشتر اوقات این واقعه نیست که به شما آسیب می زند، بلکه این تعبیر شما از آن واقعه است.
چه چیزی در زندگی برای شما ارزشمند است؟
وقتی تشخیص می دهید که مهم هستید، یا چیز مهمی برای ارائه کردن به جهان دارید، آنچه که عمیقاً احساس ارزشمندی خواهید کرد. ارزش شخصی شما به طور مستقیم با به آن اهمیت می دهید، مرتبط است.
آیا می توانید خودتان را با خصوصیات مهمی که ارزشمند می پندارید، مثل وفاداری یا هوش سرشار توصیف کنید؟
اگر چنین است، شما برای خودتان ارزش قائل هستید.
یا آیا شما اعتقاد دارید، که از داشتن برخی خصوصیات مهم محروم هستید؟
اگر چنین است، پس شک وتردید، بر نگرش شما نسبت به جهان، حاکم است. بیشتر مردم از دو مسیر اصلی، احساس ارزشمندی خود را کسب می کنند.
- پیروزی و موفقیت
- تعامل و روابط اجتماعی
آنچه باعث می شود احساس خوبی نسبت به خود داشته باشید، اهمیت دادن به یکی از این دو مورد است. اگر شما بیشتر به دستاوردهای خود در انجام کارها، مثل کسب نمرات خوب تحصیلی یا امتیاز خوب در ورزش اهمیت می دهید، شما به کسب پیروزی برای باال بردن اعتماد به نفس نیاز دارید. اما اگر شما بیشتر به روابط خود و مراقبت از دیگران و مواردی مانند: یک دوست قابل اعتماد بودن، دوست داشتنی بودن یا داشتن یک دوست خوب اهمیت می دهید، شما به روابط خوب اجتماعی برای باال بردن اعتماد به نفس نیاز دارید. شاید هم از آن دسته افرادی هستید که از هر دوی این عوامل نیرو می گیرید.
به عنوان مثال، فکر کنید یک فرم ثبت نام، برای گذراندن برنامه )آموزشی( یک روزه خارج از دانشگاه داشته باشید، آیا شما :
الف) چون فکر می کنید ممکن است در رزومه شما خوب به نظر برسد، ثبت نام می کنید؟
ب) بدون توجه به آنچه می خواهید، از دوستان خودتان قبل از ثبت نام نظرسنجی می کنید؟
ج) سعی می کنید با دوستانتان یک برنامه گروهی تهیه کنید و آنها را به شرکت در دوره آموزشی که به نظر می رسد برای شما مناسب است یا آنرا ترجیح می دهید، تشویق کنید؟
پاسخ به سولات زیر نشان می دهد شما برای احساس ارزشمندی به پیروزی و موفقیت نیاز دارید یا به تعامل و روابط اجتماعی.
- آیا شما برای داشتن اعتماد به نفس، نیازمند پیروزی و دستاورد هستید؟
- من اهداف را تعیین می کنم و برای رسیدن به آنها تالش می کنم.
- عزت نفس من ناشی از عملکردم در مدرسه، دو میدانی، فعالیت های فوق برنامه یا انجام کاری که می خواهم انجام دهم، است.
- اگر مجبور باشم بین انجام کاری که می خواهم انجام دهم یا فرصتی برای اجتماعی بودن یکی را انتخاب کنم، معموالً الویت با کاری است که می خواهم انجام دهم.
- من ترجیح می دهم به جای مهربان یا خوب بودن، توانمند یا باهوش تلقی شوم.
- من زندگی اجتماعی خود را در حالت نرمال قرار داده ام و اهمیت بیشتری برای تالش و کوشش جهت موفقیت، یا انجام آنچه می خواهم می گذارم.
- من خودم را با کاری که انجام می دهم تعریف می کنم، نه با توجه به اینکه چه تعداد از مردم من را دوست دارند.
- من رقابت را دوست دارم.
- من هنگام رقابت، بهتر عمل می کنم.
- من از انجام کارهایی که دوست دارم، لذت می برم، حتی اگر کسی با من در انجام آن مشارکت نکند.
- آیا شما برای داشتن اعتماد به نفس، نیازمند معاشرت هستید؟
- من احساس می کنم که دوست داشته شدن یا پذیرفته شدن مهم تر از انجام کارها است.
- من معتقدم، خوب بودن مهم تر از باهوش بودن است.
- من به آنچه دیگران درباره من فکر می کنند اهمیت می دهم.
- من تمایل دارم کاری را انجام دهم که دیگران هم بخواهند آن را انجام دهند.)همرنگ جماعت هستم(
- برای من خوب بودن، مهم تر ازانجام کارهایی است که می خواهم.
- برای من هماهنگی با دیگران بسیار راحت است.
- من رقابت را دوست ندارم و معموال تحت فشار قرار می گیرم.
- من هنگام انتخاب لباس یا مدل موهایم نگران این موضوع هستم، که دیگران در مورد انتخاب های من چه فکر می کنند.
- اهداف من به راحتی تحت تأثیر دیگران قرار می گیرند.
- ارزش شخصی من، از موفقیت اجتماعی من ناشی می شود.
- من ترجیح می دهم در هر نوع فعالیت خاصی کنار دوستانم باشم. پاسخ های شما به این سؤاالت، می تواند ایده ای کلی در مورد آنچه شما به دنبال آن هستید، یعنی موفقیت یا ارتباط اجتماعی یا هر دو، ارائه دهد.
با پاسخ به این سواالت می توانید متوجه این موضوع شوید که در چه شرایطی احساس خوب و اعتماد به نفس باال را تجربه خواهید کرد.